خانههای امید معلولان، ناامید میشود؟
تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۳۷۷۳۳
گروه آسیبهای اجتماعی خبرگزاری فارس: مراکز روزانه توانبخشی ویژه معلولان یکی پس از دیگری در آستانه تعطیلی یا کاهش خدمات به مددجویان قرار دارند؛ مسئولان سازمان بهزیستی میگویند این مراکز به منظور ارائه خدمات بیشتر به جامعه هدف این سازمان به بخش خصوصی واگذار می شوند اما خانوادههای مددجویان روایت دیگری دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از کاربران فارس من نیز با راهاندازی پویشی(اینجا ) میگوید با توجه به این که واگذاریهای قبلی سازمان موفقیتی به همراه نداشته و بخش خصوصی به دنبال منافع مالی خود است و در صورت عدم دستیابی به منافع خود در میانه راه از دادن خدمات باز میایستد، تکلیف این شهروندان که آسیب دیده جامعه هم هستند، چه میشود؟
توقف در ایستگاه خدمات به معلولان
مهرماه امسال بود که مرکز امور نابینایان خزانه به بخش خصوصی واگذار شد، خانوادهها در واکنش به این اقدام سازمان بهزیستی دست به تجمع زدند و خواستار عدم تخلیه و واگذاری این مرکز دولتی به بخش خصوصی شدند اما معاون توانبخشی اداره کل بهزیستی استان تهران میگوید «مرکز توانبخشی خزانه تعطیل نشده بلکه خدمات در این مرکز به حداقل رسیده است.»
بهزیستی نیز در واکنش به این تجمعات عنوان کرد «به دلیل ناایمن بودن سازه و ساختمان احتمال تخریب میرود» و ناگزیر باید تخلیه صورت میگرفت.
خزان فرزندان بهار
اما این تنها مرکزی نیست که این روزها در آستانه تعطیلی یا واگذاری قرار دارد؛ مادری که ۲ فرزند معلولش در مرکز توانبخشی معلولان ذهنی بهار نگهداری میشد، میگوید همسرم از کار افتاده است و با واگذاری به بخش خصوصی دیگر «توان پرداخت هزینههای نگهداری فرزندانم در مراکز خصوصی را ندارم».
از سوی دیگر یکی از کارکنان مرکز توانبخشی بهار که ۴۰ معلول ذهنی طیف کودک و بزرگسال در آن نگهداری میشود میگوید سازمان بهزیستی قصد دارد مرکز بهار را به فضای اداری تبدیل کند.
مشکل کجاست؟
یکی از مدیران سازمان بهزیستی هم چالش دیگری است که با آن روبرو هستیم، مجموع این مشکلات موجب شد تا ما درصدد واگذاری این بخش ها به مراکز خصوصی برای بهبود خدمات به معلولان برآییم.
درحالی که رضایی مدیر توانبخشی بهزیستی استان تهران میگوید براساس «اصل واگذاری مراکز دولتی به بخش خصوصی»، چارت تشکیلاتی برخی مراکز حذف، امکان جذب نیروی جدید گرفته شده و میزان خدمات کاهش یافته که سهیل معینی، مدیرعامل شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان معتقد است در هیچ جایی از اصل ۴۴ قانون به چنین موضوعی اشاره نشده، دولت باید خدمات تخصصی خود را به جامعه هدف سازمان بهزیستی ارائه دهد و اگر چنین تفسیری از این قانون شده، اشتباه است.
این مقام مسئول در شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان با انتقاد از رویه اشتباه واگذاریهای مراکز توانبخشی، خاطرنشان کرد: متأسفانه در دوره ای به غلط برای چابک سازی دولت، برخی موسسه های توانخبشی واگذار شد که بعدها برخی از مسئولان نسبت به اجرای چنین طراحی انتقادهایی عنوان کردند.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: تعطیلی مراکز بهزیستی سازمان بهزیستی بخش خصوصی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۳۷۷۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای آموزش و پرورشی که سرپا نیست
مجتبی مرادی؛ حکومتها اگر بتوانند از سلاح و موشک و بمب دست بردارند، از آموزش و پرورش نمیتوانند صرفنظر کنند، چون ایدهها، الگوها و مدلهایی از کمونیستیترین وضع تا سکولاریسم و لیبرال دموکراسی و اسلام دارند که با قوای نظامی امکان نهادینهکردنِ آنها وجود ندارد، پس ناگزیرند روی قوای ذهنی کار کنند تا نظام حکومتی و بلکه اجتماعیشان از هم نپاشد و نسلهای بعدی همچنان به نظم مطلوب و برساختهی حکومت پایبند باشند. از همین روست که گزینهی آموزش اجباری در بسیاری از ممالک هست، حال آن که سربازی اجباری نیست.
انصاف این است که جمهوری اسلامی ایران اصلِ سیِ قانونِ اساسیاش را که رایگان بودنِ آموزش و پرورش است مراعات کرده، به علاوه تغییرات پیدرپی نظامِ آموزشی، فارغ از آثار و نتایجش، خود گواه دیگری بر اهمیتِ آن و دغدغهی نظام است.
امروز دیگر با یک حسابِ سرانگشتی معلوم میشود که دخل و خرج این سازمان عریض و طویل با هم نمیخواند و فقط با تقسیم رقمِ بودجه بر کارکنانش مشخص میشود هشتاش گروِ نه است. هزینهی مدرسهسازی و نگهداری ساختمانها و مراکزِ آموزشی خود قوز بالا قوز است. تجهیز مدارس به ضروریات روز گاهی به خیالبافی میماند وقتی هنوز مدارسِ کپری داریم.
اگر تحریمها برداشته شود و نفتِ ۱۵۰ دلاری بفروشند و دستِ دولت و حاکمیت پر باشد، میتواند به آزمون و خطاهایِ آموزشی پرورشی ادامه دهد که به احتمالِ زیاد کمترین عوارضِ آن حیف و میلِ بیتالمال خواهد بود، همین الان آمارهای رسمی از افتِ شدیدِ تحصیلی و عدمِ رغبت در دانشآموز و احتمالا معلم حکایت دارد.
دو چیز ثابت است:
۱. نظام در زمینهی آموزش و پرورش دغدغه دارد.
۲. به هیچ وجه آن را رها نمیکند.
دو چیز روشن است:
۱. آموزش و پرورش اگرچه نمرده است، اما سرپا هم نیست.
۲. آموزش مثل هر امر دیگری متناسب با عصر و زمانهاش تغییر میکند و ابعاد و وجوهِ تازهای مییابد.
پیشنهادها:
۱. آموزش مقطع ابتدایی اجباری شود، هزینههای آن تمام و کمال به عهدهی دولت باشد.
۲. نصفِ هزینهی تحصیل در مقطع راهنمایی از خانوادهها گرفته شود و نصفِ دیگر را دولت تأمین کند.
۳. هفتاد درصد هزینهی تحصیل در مقطع متوسطه را والدین و سی درصد دیگر را دولت بپردازد.
۴. نظامِ تربیتمعلم، مثلِ دانشسراها، بعد از مقطع راهنمایی با جدیت احیا و فعال شود.
۵. دانشآموزان پس از پایانِ مقطع راهنمایی و با نظارت دولت جذبِ کارگاهها، کارخانهها و مراکزِ تولیدی شوند تا هم ضمن کارآموزی و کارورزی پس از چهار سال نیروی تخصصی کار آماده باشد. بیمه و حقوق حداقلی هم ضروری است.
۶. معافیتها و مشوقهای مالیاتی و سرمایهگذاری برای بخش خصوصی در نظر گرفته شود تا به تدریج و در حالت ایدهآل نیمی از امر آموزش را عهدهدار شود. مدارسِ خصوصی یکی از مهمترین ابزارهای ارتقای آموزش و کاستنِ از بار دولت است.
۷. با فعال شدن بخشِ خصوصی ماجرایی تحتِ عنوان خیرین مدرسهساز و ساختمانسازیهای بیهوده متوقف شده، کمکهای داوطلبانهی مردمی مستقیما به خزانهی آن برسد.
۸. مدرکگرایی که آفت و ضد ارزش است برچیده شده، دانشگاههای دولتی به حداقل ممکن برسد (مثلا حداکثر بیست دانشگاه) و بقیهی آموزش عالی به بخش خصوصی سپرده شود تا افراد با هزینهی شخصی و در صورت تمایل در آن مراکز ادامه تحصیل دهند.